سرقت اسناد هسته ای ایران و لو رفتن سایت الغدیر (فردو)
“آرشیو هسته ای” ایران که در اوایل سال ۲۰۱۸ توسط رژیم صهیونیستی سرقت شد، حاوی یک عکسی بود که تاسیسات پشتیبانی از یک سایت غنی سازی اورانیوم را نشان می داد. این سایت بعدها به سایت غنیسازی سوخت فردو (FFEP) که در نزدیکی قم قرار دارد، معروف شد.تصویر بالا به پروژه الغدیر اشاره دارد که نام رمزی برای این پروژه غنی سازی تحت “طرح آماد” بود. این تصویر از آرشیو احتمالا مربوط به سال ۲۰۰۴ یا قبل از آن است. اطلاعات آرشیو نشان می دهد که ساخت این سایت مخفی در اوایل سال ۲۰۰۲ آغاز شد و برای تولید اورانیوم با درجه تسلیحاتی (غنی شده تا ۹۰ درصد) به عنوان بخشی از برنامه تسلیحات هسته ای ایران ساخته شد. این سایت برای تولید اورانیوم در درجه سلاح با اورانیوم با غنای پایین (LEU) و نه اورانیوم طبیعی طراحی شده بود. این سایت قابلیت غنی سازی اورانیوم با درجه تسلیحاتی با استفاده از مواد اولیه LEU (اورانیوم در غنای کمتر از ۵ درصد) برای حداقل یک یا دو بمب هسته ای در سال را داشت، اگر فرض را بر استفاده از سانتریفیوژهای نسل اول قدیمی با توان تفکیک صرفا یک سؤ در سال بگذاریم.در آرشیو پیش نویس سندی به دست آمده است که باید به امضای رئیس سازمان انرژی اتمی، که در آن زمان به ریاست رضا آقازاده، و وزارت دفاع ایران به ریاست علی شمخانی بود، برسد. طبق این سند مسئولیت و اطلاعات، روش ها و بودجه مورد نیاز از AEOI به وزارت دفاع برای غنی سازی بیشتر هگزا فلوراید اورانیوم از سه درصد به بیش از ۹۰ درصد یا درجه سلاح منتقل میشود. با پرش از مرحله تولید اورانیوم سه درصدی، تولید سالانه اورانیوم با درجه تسلیحاتی در این تأسیسات تقریباً سه برابر می شد. غنی سازی بعدی، یا بیش از سه درصد و در نهایت به درجه تسلیحاتی، در تأسیسات الغدیر قرار بود انجام بشود.در ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۹ غربی ها علناً فاش کردند که ایران در حال ساخت یک سایت مخفی غنی سازی سانتریفیوژ گاز در نزدیکی قم بوده است. این سایت سایت الغدیر است. پروژه الغدیر و نقش آن در طرح آماد، تا قبل از سرقت آرشیو، برای سرویسهای اطلاعاتی غربی یا آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) شناخته شده نبود. پس از “طرح آماد” این پروژه بعد از سال ۲۰۰۳ به AEOI منتقل شد، یعنی سالها پیش از اینکه این سایت غنی سازی توسط غربیها فاش بشود.وقتی که بازرسان برای اولین بار از فردو بازدید کردند، انتظار داشتند که کارخانه ای را بیابند که صرفاً به تولید اورانیوم با غنای کمتر از پنج درصد برای اهداف غیرنظامی اختصاص دارد. پس از ورود در اواخر اکتبر ۲۰۰۹، دو “سالن” یا بخش هایی از مجموعه تونل عمیقا مدفون که سانتریفیوژها را در خود جای می داد به آنها نشان داده شد. در واقع، یک سالن، یا بخشی از مجموعه تونل، دارای ترتیبات لوله کشی سانتریفیوژ برای آبشارها بود که مطابق با اعلام رسمی ایران مبنی بر تولید LEU (اورانیوم با غنای پایین) در سایت بود. در آن زمان، سانتریفیوژهای IR-1 هنوز نصب نشده بودند، اما با بررسی لوله کشی ها، بازرسان می توانند اطلاعات مفیدی در مورد یک سیستم آبشاری بدست آوردند. اما برای سالن دوم ایرانیها مشغول برداشتن لوله کشیها و کندن کوه بودند تا فضای بیشتری برای آنچه که بخش تغذیه نامیده میشود، یعنی جایی که هگزا فلوراید اورانیوم در اتوکلاوها به آبشارها وارد میشود، ایجاد کنند. ایران به بازرسان گفت که به اتوکلاوهای بزرگتری نیاز دارد.بازرسان اقدامات ایران را بسیار مشکوک می دانستند، زیرا اگر آبشارها به گونه ای طراحی می شدند که کمتر از پنج درصد LEU تولید کنند، مخازن خوراک حاوی اورانیوم طبیعی باید نسبتاً بزرگ می بودند و بنابراین این قسمت از سایت باید بزرگ طراحی می شد. این امر مستلزم این بود که فضای بزرگتری از کوه حفاری شود. به نظر بازرسان ایران شواهدی مبنی بر برنامههای تولید اورانیوم در غنای درجه سلاح را در این سالن مخفی میکرد و به سرعت در حال تغییر ماهیت سایت از درجه سلاح به اورانیوم با غنای پایین بود، سطحی که مورد قبول جامعه بینالمللی باشد. علاوه بر این، لولهکشی در سالن دیگری که برای تولید اورانیوم LEU طراحی شده بود برای اورانیوم غنیشده از ۳ به ۲۰ درصد مناسب بود، نه صرفاً غنیسازی اورانیوم طبیعی به اورانیوم با غنای سه یا چهار درصد! بازرسان به این نتیجه رسیدند که سالن اول باید از حدود سه تا پنج درصد به بیست درصد و سالن دوم در مرحله دوم از ۲۰ تا ۶۰ درصد و سپس ۶۰ تا ۹۰ درصد غنی سازی کند و بدین روی در اتوکلاو (در آنچه که ایران در طرح آماد طراحی کرده بود)، نیاز به فضای بزرگ برای محفظههای هگزا فلورید اورانیوم بزرگ نبود!
آرشیو هستهای ایران اطلاعاتی در مورد سرنوشت سایت پس از تغییر جهت پروژه آماد در سال ۲۰۰۳ ندارد. با این حال، اطلاعات بازرسان آژانس نشان میدهد که در سال ۲۰۰۹، این سایت هنوز برای تولید اورانیوم در درجه سلاح ساخته میشد تا زمانی که فاش شد و برای تولید LEU تحت فشار بین المللی اصلاح شد. البته این تغییر ماهیت سایت در اینجا صرفا برای پوشاندن اهداف ایران در آن سالهای پر تلاطم بود، و در واقع ایجاد کردن فضای بزرگ در اتوکلاو این سایت غنی سازی، حجم تولید اورانیوم ایران در درجه سلاح را نسبت به گذشته (مجبوری) بسیار افزایش داد و این سایت امروز توان تولید مواد هستهای چند برابری نسبت به آن سالهای سخت را دارد! اگرچه پس از فاش شدن این سایت در سال ۲۰۰۹، ایران مجبور شد آبشارهای فردو را طوری طراحی کند که به جای اورانیوم با درجه تسلیحاتی، اورانیوم LEU تولید کند، اما با کار نسبتاً حداقلی میتواند تولید اورانیوم LEU را به اورانیوم درجه تسلیحاتی بازگرداند!
انتقال پروژه الغدیر به AEOI در حالی که طراحی آن برای ساخت اورانیوم با درجه تسلیحاتی حفظ می شد، با تصمیم ایران برای تغییر جهت طرح آماد و کوچک کردن آن، اما عدم توقف برنامه تسلیحات هسته ای، سازگار است. ساخت کارخانه ای که برای تولید اورانیوم با درجه تسلیحات طراحی شده باشد، واجد شرایط تاسیساتی است که باید تحت طرح تغییر جهت داده شده مخفی نگه داشته شود که متاسفانه در نهایت لو رفت.
بخشی از سالن یک تاسیسات غنی سازی فردو در نزدیکی قم به همراه محفظههای حاوی گاز هگزا فلورید اورانیوم را میبینید. این عکسها توسط جاسوسان آژانس تقریبا ۲ سال پیش گرفته و منتشر شدند.