پس از اینکه ایران فعالیتهای استخراج کانسنگ اورانیوم در معدن ساغند را طبق برنامه و به گفته صالحی برای تولید کیک زرد بیشتر، یعنی ۱۰۰ تن در سال، افزایش داده، و خود را به صورت بالقوه در pole position برای یک فرار احتمالی هسته ای و همچنن فشار بیشتر به غرب قرار داده است، شخصی در فضایی توییتر در ارتباط با ساخت سلاح هستهای ایران گفته بود که ایران طبق اسناد به سرقت رفته هستهای از یک سیستم implosion متفاوتی نسبت به کره شمالی استفاده کرده و دادههای کره برای ایران به منظور ساخت سلاح هسته ای، برای اینکه ایران نیاز به تست سلاح نداشته باشد، مفید نخواهند بود و اینکه کره بر روی پلوتونیوم کار کرده و ایران بر اورانیوم که این باعث عدم هم پوشانی در داده میشود.
در اینجا باید گفت که کره به هیچ وجه تنها روی هسته پلوتونیومی کار نکرده، بلکه تلاشهای گسترده برای غنی سازی اورانیوم نیز انجام داده است. زمانی که ایران با ماشینهای نسل یک پاکستانی P1 اورانیوم غنی میکرد، کره ماشینهای پیشرفته نسل P2 پاکستانی از شبکه خان را در اختیار داشت! راکتور پلوتونیومی کره قابلیت چندان تولید پلوتونیوم چشمگیری در طول این سالها نداشته و چندین بار خاموش و روشن شده، نمونه آخر از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ بود، اما طبق اطلاعات جدید این راکتور هستهای باز راه اندازی شده است. بنابرین کره تمرکز سنگینی هم روی غنی سازی اورانیوم دست کم در دو سایت غنی سازی با مجموع توان تفکیک بالغ بر ۲۴ هزار سؤ در سال را داشته است. در این راستا میتوان دید که تست هستهای کره در سال ۲۰۱۳ یک تست با استفاده از هسته اورانیومی بود و بقیه تستهای دیگر از ۲۰۱۳ به بعد هم به احتمال زیاد از اورانیوم استفاده شده است. این یعنی کره دارای گنجینه ارزشمندی از دادههای مفید برای ساخت سلاح با هسته اورانیومی برای ایران است، که ایران بتواند حتی بدون آزمایش هسته ای، به بمب مورد نظر خود دست پیدا کند. پس اینکه گفته میشود کره صرفا مسیر پلوتونیومی برای ساخت را در نظر گرفته حرف اشتباهی است. طبق منابع آمریکایی کره شمالی در بدترین حالت از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۰ با در نظر گرفتن دور ریز اورانیوم به فلز برای تولید هسته و مقدار استفاده شده اورانیوم در تستهای هستهای خود، ۵۹۰ کیلوگرم و در بهترین حالت ۸۱۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۹۰ درصد تولید کرده است!
فارغ از این باز به آن بخش مهم از “پیگیری خطرناک ایران برای سلاح هسته ای” اشاره میکنم، که میگوید در سال ۲۰۱۱ کره شمالی دادههای آزمایشات هستهای که به ایران داده است، فراتر از آنچه بوده که خود قادر به تولید بوده، به عبارت دیگر در آن فایل داده، اطلاعات مربوط به آزمایشات هستهای چین هم وجود داشته است که کمک مضاعفی برای ایران میتواند بوده باشد.
در ارتباط با سیستم implosion که در نوع ایرانی با کرهای متفاوت است باید گفت که خود کره نیز به شدت به دنبال مینیاتوریزه کردن بمبهای خود به منظور سوار کردن بر کلاهکهای موشک های بالستیک است، و دور از ذهن نیست که کره هم سیستمی مشابه ایران در طول این سالها تا آخرین آزمایش که در سال ۲۰۱۷ بوده، استفاده کرده باشد. اگر هم اینگونه نباشد، ایران با دستیابی به کدهای پیشرفته و با انجام تستهای زیر بحرانی (subcritical) به مانند آن چه که در طالقان ۲ در پارچین اتفاق افتاد با استفاده از اورانیوم ۲۳۸ به جای ۲۳۵ و برسی روند هیرودینامیک مواد هستهای (در پست دیگری توضیح داده شد چگونه)، بی شک قادر خواهد بود به سطحی از اطمینان برسد که بمب ساخته شده کار خواهد کرد و لزومی به تست زیرزمینی نیست.
به هر روی موفقیتهای کره شمالی، روند تکاملی پروژه هستهای ایران را بی شک تقویت کرده و همان طوری که پیشتر در پستهای قبلی اشاره شد، حتی میتوان گمانه زنی کرد که ایران به بمب هیدروژنی هم دست یافته باشد. طبق آخرین اطلاعات منابع آمریکایی، هیچ تردیدی وجود ندارد که تست هستهای ۲۰۱۷ کره شمالی یک بمب گرما هستهای دو مرحلهای با بازده میانگین ۲۵۰ کیلوتن TNT بوده است. دستیابی ایران به این بمب یعنی game over!